در روز پیروزی شیرین تیم ملی مقابل بحرین، یک بار دیگر یاد مرتضی پاشایی زنده شد. احسان حاج صفی که گل اول تیم ملی را وارد دروازه بحرین کرد، در پایان بازی گفت: «گلم را به مردم بزرگ ایران و روح شادروان مرتضی پاشایی تقدیم می کنم؛. خواننده ای که داغش هنوز برای ما تازه است.» حاج صفی علاقه اش به پاشایی و آثارش را قبلا هم نشان داده بود؛ زمانی که در دیدار با پیکان اولین گل بازی و دومین گل فصل خود را برای سپاهان به ثمر رساند. او بعد از گل، پیراهنی را نشان داد که تصویری از مرتضی پاشایی خواننده موسیقی پاپ ایران روی آن نقش بسته و نوشته شده بود «روحت شاد مرتضی». پس از آن اقدام نمادین، امروز او علاقه اش به زنده یاد پاشایی را به زبان هم آورد.
مدیر برنامهها و تهیه کننده آثار «مرتضی پاشایی»، که پس از درگذشت این خواننده در هیچ رسانهای حاضر به گفتوگو نشده بود، از انتشار آلبوم آخر پاشایی تا پیش از نوروز خبر داد.
خبرگزاری فارس: آخرین آلبوم «مرتضی پاشایی» تا پیش از نوروز منتشر میشود
به گزارش خبرگزاری فارس، مهدی کُرد درباره تمام مسائل بوجود آمده اعم از برخی اظهار نظرها و سوءتفاهمها و البته اتهامهایی که نسبت به او و اطرافیان پاشایی عنوان شده بود، سخن گفت و برای نخستین بار خبر انتشار آخرین آلبوم رسمی این خواننده را بازگو کرد.
کُرد در ابتدای سخنانش اظهار داشت: «روزهای سختی را ما و البته خانواده محترم آقای پاشایی گذراندند و در این بین لطف و حضور بی شمار مردم باعث شد روزهای مهم و تاریخیای را هنر این مملکت شاهد باشد.»
وی درباره حاشیههای بوجود آمده در مراسم ترحیم و تشییع این خواننده نیز گفت: «من اسم آن اتفاقات را حاشیه نمیگذارم. مرتضی عزیز مردم شده بود و این بزرگترین لطفی ست که خداوند میتواند برای بندهاش در نظر بگیرد. اشکهای مردم و دیدن آن حضور بینظیر نشان داد که مرتضی سالم زندگی کرده و این محبوبیت حاصل زندگی سالم او در تمام سالهای فعالیت هنریاش بوده است. تحمل جای خالی مرتضی کار راحتی نیست.»
وی همچنین از انتشار آخرین آلبوم رسمی این خواننده خبر داد و گفت: «آلبوم آثار یادگار مانده از این خواننده را به زودی منتشر میکنیم تا به نوعی پاسخ لطف دوستداران مرتضی پاشایی را با این هدیه داده باشیم. این آلبوم حتما تا پیش از عید نوروز روانه بازار موسیقی کشور خواهد شد.»
«مهدی کُرد» همچنین درباره اظهارات خانواده مرتضی پاشایی درباره خودش که همچنان از تجارب او در انتشار آثار جدید این خواننده استفاده خواهد شد نیز گفت: « ازلطف خانواده پاشایی نسبت به خودم ممنونم و من در کنارشان و مطیع اوامر آنها هستم. هر چه کردم و خواهم کرد وظیفهای بیش در قبال برادر مرحومم مرتضی نبوده و کماکان برای زنده ماندن نام و یاد مرتضی و اسطوره شدن نامش تا زمانی که هنر زنده و جاری است، از جان و دل و از صمیم قلب تلاش خواهم کرد. باشد که صدای مرتضی جاودانه و تا ابد در دل و جان تاریخ باقی بماند. مرتضی بود و هست و خواهد بود و این را باید همه بدانند که مهدی کرد عضو کوچکی از خانواده پاشاییست و همچون گذشته خود را وقف صدای برادرش خواهد کرد.»
پدر و عموی مرتضی پاشایی پیش از این در گفتگوها و اظهار نظرهایی در رسانهها عنوان کرده بودند: «از این پس و بعد از فوت مرتضی پاشایی خانواده و عموی او مسئول قانونی آثار او هستند و هر کس میخواهد از این خواننده چیزی منتشر کند باید با آنها تماس بگیرد. مالیکت معنوی تمامی آثار مرتضی اعم از قطعاتی که در استودیوهای مختلف دارد، باید لحاظ شود. انتشار این آثار غیرمجاز خواهد بود مگر این که با دکتر منصور پاشایی عموی مرتضی و مصطفی هماهنگی شود. ایشان تا اطلاع ثانوی سخنگو و مسئول برنامههای مرتضی پاشایی هستند و در آینده نزدیک هم به صورت رسمی اعلام خواهیم کرد. در حال انجام اقداماتی هستیم که دکتر منصور پاشایی به صورت قانونی به عنوان مسئول برنامههای مرتضی معرفی شود. هر کسی که قراردادی داشته است تا ساعت زنده بودن مرتضی اعتبار دارد و مرتضی برای بعد از فوتش با هیچ کس قراردادی ندارد. در ادامه فعالیت های هنری مرتضی عزیز قطعا از همکاری و کمکهای بیشائبه آقای «مهدی کُرد» استفاده خواهیم کرد و ایشان همچون گذشته امین خانواده پاشایی هستند.»
مهدی احمدوند خوانند پاپ این آهنگٌ با نهایت احترام تقدیم به روح پاک مرتضی پاشایی کرده
آهنگساز : مرتضی پاشایی | تنظیم : مهدی احمدوند و حمید مرادی
ترانه سرا : مهرزاد امیرخانی | میکس و مسترینگ : آرین بهاری
گیتار نایلون : مهدی احمدوند | گیتار بیس : حامد طاهری
عکس : منصور ابراهیمی | طرح : جمال دهقان پور
پس از گذشت حدود دو ماه از مرگ مرتضی پاشایی برادر این خواننده نامه ای از سوی پدرش به این خواننده را در صفحه شخصی مرتضی پاشایی منتشر کرد. نامه ای که پدر این خواننده از صبر و شکیبایی فرزندش می نویسد. تاریخ این نامه اردیهشت امسال است، یعنی درست در روزهای سخت بیماری این خواننده محبوب.
بیست و چهار مهر
اولین اجرای من و آخرین اجرای مرتضی
از فشار زیاد وقتی "یکی هست" و خوند فکر کردم داره گریه میکنه وقتی نگاش کردم دیدم داره میخنده . از خستگیش بود
بهش گفتم خسته ای برو استراحت کن نیازی نیست بیای بشینیا ما همینجوری قبولت داریم.
گفت ای بابا شما پنجاه بار اومدی کنسرت ما یه بارم ما میایم حالا چی میشه مگه.
آقا چهل و نه تا کنسرت به ما بدهکاری کجا رفتی ؟
پس از گذشت چهل روز از درگذشت خواننده پاپ ایران مرتضی پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم خاکسپاری و ترحیم این خواننده جوان، هنوز مباحث و چالشها درباره «پدیده پاشایی» ادامه دارد.
خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: چالشها درباره علل محبوبیت زندهیاد مرتضی پاشایی به پایان نرسیده است تا جایی که تحلیلگران و جامعهشناسان درباره حرکت اجتماعی مردم در حمایت از این خواننده در اکثر مطبوعات و رسانهها مطالبی را بیان کردند و از آن به عنوان «پدیده پاشایی» نام بردند.
اما نکته اینجاست که صحبتهای هفته گذشته یوسف اباذری استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران واکنشهای زیادی را دررسانهها به ویژه شبکههای اجتماعی در پی داشت.
دراین گزارش نکات عمده صحبتهای جامعهشناسان درباره پدیده پاشایی و محبوبیت او را با هم مرور میکنیم.
در جدول زیر شرح اظهار نظر جامعهشناسان و مردم درباره پدیده پاشایی آورده شده و بیانگر آن است که توده مردم در این زمینه حق چندانی برای روشنفکران قایل نیستند:
نام و مسئولیت | منتقد یا مدافع | شرح اظهارنظر |
یوسف اباذری ـ استاد دانشگاه تهران |
منتقد پدیده پاشایی |
-پاشایی یک خواننده پاپ در سیر موسیقی مبتذلترین نوع موسیقی بود. موسیقی او مبتذل محض است و سادهترین،مسخرهترین و احمقانهترین و بدترین نوع موسیقی محسوب می شود. صدای فالش، موسیقی مسخره، شعر مسخره تر. -دلیل اصلی شکل گیری پدیده پاشایی سیاست زدایی است که نمود آن میدان دادن به افراد غیرنخبه چون ورزشکاران، بازیگران و خوانندگان در امور سیاسی است. در سال های اخیر هم حاکمیت و هم مردم دچار ترسی متقابل از یکدیگر شده اند. ازاین رو هم مردم و هم حاکمیت به سمت سیاست زدایی حرکت می کنند و دراین فضا شخصی چون پاشایی به یک اسطوره در نماد تمرکز بر امور غیرسیاسی تبدیل می شود سرانجام این موسیقی، فاشیسم است و مردمی که این خواننده را می پسندند نیز ابله هستند! |
حمیدرضا جلایی پور ـ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران | مدافع پدیده پاشایی |
-تغییرات اجتماعی فراگیر جامعه ناشی از گسترش آموزش و رسانههای عمومی، ستاره بودن پاشایی در موسیقی پاپ و پرطرفدار بودن این موسیقی، حضور در برنامههای صدا و سیما و همسانی ویژگیهای شخصیتی خواننده پاپ با شرکتکنندگان در مراسم وی، چهار عامل و محرک برای حضور مردم در مراسم تشییع جنازه پاشایی بود. -از منظر جامعه شناسی پدیده ای در این ابعاد تصادفی شکل نمی گیرد، شاید دست اندرکاران تصور کنند دیگر جوانانی که پوشش و رفتارشان مطلوب صدا و سیما نیست کمتر دراین مراسم می آیند ولی اتفاقا هم آنها آمدند و هم زنان چادری و هم با حجاب اسلامی! -پاشایی دو ماه پیش از فوتش توانست چندین شب سالن چند هزار نفره برج میلاد را برای کنسرتهایش پر از جمعیت کند و در سایت پرمخاطب رادیو جوان که ربطی به صدا و سینما ندارد هم مدتهاست پرلایکترین خواننده ایرانی است. اینها نشان می دهد که با هر معیاری پاشایی خواننده و آهنگساز عامه پسند و پرمخاطب و محبوبی بوده و تعداد زیادی از ایرانیان و فارسیزبانان با ترانه هایش خاطره و ارتباط عاطفی نزدیک دارند. -صحبتهای اباذری به صحرای کربلا زدن است بیشتر به جوسازی روشنفکری شبیه است تا تحلیل! این درست است که جامعه شناسی انتقادی جامعه شناسی اثباتی نیست و آشکارا با جهت گیری ارزشی همراه است ولی به معنای این نیست که زیرعنوان جامعه شناسی انتقادی می توان هر حرف غیرمستندی را زد! |
سعید معیدفر ـ جامعهشناس و استاد بازنشسته | مدافع پدیده پاشایی | -بحث شکاف نسلی در کشور ما چند سال است که مطرح شده است اما شاید کسی باور نداشت که چنین پدیده ای اتفاق بیافتد. ما نسلی داریم که برآمده از انقلاب است و این نسل همچنان صدای بسیار بلندی دارد. |
هادی خانیکی ـ استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی | مدافع پدیده پاشایی | -مرگ پاشایی یک فراواقعیت است که مدت ها در ذهن بسیاری از کارشناسان خواهد ماند زیرا شکل گیری این پدیده موجب شد بسیاری از کارشناسان اجتماعی و مسولان جامعه غافلگیر شوند. |
محمدامین قانعی راد ـ رئیس انجمن جامعه شناسی مردم ایران | مدافع پدیده پاشایی | -مردم ایران از لحاظ فرهنگی مردمانی عاطفی هستند که معمولا در سوگ افراد بزرگ همیشه نهایت احترام را به فرد دارند و مصداق این سخن من حضور گسترده مردم در تشییع جنازه «آیتالله بروجردی» مرجع تقلید برجسته، «غلامرضا تختی» قهرمان کشتی جهان و المپیک سالهای قبل از انقلاب است. |
ناصرفکوهی ـ استاد مردم شناسی دانشگاه تهران | مدافع پدیده پاشایی | -امروز بسیاری از موسیقیدانان، منتقدان هنری و حتی بسیاری از افراد عادی جامعه ما، موسیقی پاپ را سطحی، سبک، بیارزش و حتی غیر اخلاقی میدانند. این افراد ممکن است تصورشان آن باشد که همه مردم باید به موسیقی کلاسیک غربی یا ایرانی گوش بسپارند و کتابهای عمیق فلسفی و سیاسی و اقتصادی مطالعه کنند؛ اما هیچ جامعهای در جهان به این صورت اداره نمیشود و مردم سلایق خود را دارند. |
ناصر پاشایی، عموی مرتضی پاشایی به نمایندگی از خانواده ایشان | مدافع پدیده پاشایی، منتقد جریان روشنفکری | -مبتذل دانستن و زیر سوال بردن یک سبک موسیقی و هنر و یا تایید و تکریم آن مستلزم داشتن تخصص و دانش در خصوص موضوع است. آیا بهتر نیست که نقد سطح هنری و اصالت و یا ابتذال موسیقی را به اهلش واگذاریم . حدس و گمان آقای اباذری از اینجا ناشی می شود که تصور می کنند حاکمیت می خواهد تا با بزرگ جلوه دادن بعضی از هنرمندان و ورزشکاران از جامعه سیاست زدایی کند. اولا باید عرض کنم که بنده در مقامی نیستم که بخواهم از سوی دولتمردان به ایشان پاسخ دهم، و این به عهده خود متولیان امور است اما از مرتضی دفاع می کنم و میگویم که وی در طول حیات کوتاه خود به هیچ وجه وارد سیاست نشد و ابزار دست هیچکس و هیچ گروهی قرار نگرفت. |
سید بیوک محمدی استاد جامعه شناسی | موافق جریان روشنفکری و منتقد پدیده پاشایی |
-این پدیده هیچ پیچیدگی ندارد و کنش طبیعی و شناختهشده جامعه و برای جامعهشناسان آشناست. -«پدیده پاشایی» جزو گروه رفتاری «هیستریک» است در این گونه رفتارهای جمعی افراد احساس ناآرامی می کنند و این احساس آنها مثل این است که دراین لحظه نیاز دارند با هم باشند تا آرامش یابند.بنابراین معمولا این رفتارها بی هدف و بی برنامه است و در اصل معنای آنها سیاسی نیست اما مردم و حکومت از آنها تعبیر سیاسی دارند بنابراین پتانسیل سیاسی شدن پیدا میکند. |
حجتالاسلام بهمن اکبری ـ پژوهشگر و استاد دانشگاه | موافق پاشایی و منتقد جریان روشنفکری |
-متولدین دهه ٦٠ که به نوعی جامعه نتوانسته به نیازهای آنها پاسخ درستی بدهد در جریان درگذشت پاشایی نشان دادند که در صحنه اجتماع و فرهنگ و در جامعه حاضر هستند و آنچه در تصاویر و گزارشها هم دیده میشود این است که بیشتر جوانانی که آمده بودند میانگین سنی آنها عمدتا مربوط به دهه ٦٠ است مهمترین نماد این پدیده اجتماعی تجمع و وحدت بود. همگرایی و همبستگی و نگاه متحد داشتن و به عبارتی یک درد مشترک داشتند. نماد دیگر شورانگیزی است دراین پدیده جوانی و شورانگیزی باهم گره خورده است و نوعی شیدایی دیده می شود که در برخی موارد در قالب دعا هم بروز میکند. -برخی جوانان به این علت که جایگاه فرهنگی و اجتماعی آنها مشخص نشده است در این تجمع حضور یافتند تا پذیرفته شوند. این تجمع فرصتی برای اظهارِ خودِ جوانان بود. آنها اعلام میکردند ما را ببینید. شاید هم بتوان این حضور گسترده را نوعی اعتراض به نسل قبل و قشر نخبگان و رد مرجعیت آنان دانست که دردی مشترک بین جوانان است اما درمانی برای آن پیشبینی نشده است. -افرادی که تجربه حضور در تجمعهای بزرگ را دارند همه میدانند که در این تجمعها حوادثی هم ناخواسته به وقوع میپیوندند افرادی زیر دست و پا له میشوند، آسیب میبینند و مشکلاتی از این دست اما در این گردهمایی بزرگ یک مدارای عمومی و احساس رفاقت و دوستی عمیق بین افراد شکل گرفت. |
محمدجواد ادبی ـپژوهشگر | مدافع پدیده پاشایی و منتقد جریان روشنفکری |
-در شعرهای مرتضی پاشایی نوعی الهیاتپویشی وجود داشت. در این الهیات یعنی خدا کنار ماست و اگر ما رنج میکشیم او هم رنج میکشد. پاشایی در برخی اشعارش با خدا راز و نیاز میکند، پس دایره او دایره ایمان و ابزارش موسیقی است. ممکن است اشعار او از نظر فلسفی و ادبیاتی خیلی عمیق نباشد، اما چون حرف دل را میزند به دل مخاطب مینشیند. الهیاتپویشی نکته بسیار مهمی است و نه امر مذموم بلکه یک فرصت ممدوح است. فرصتی است که ما بازتاب هویت خودمان را در آینههای متکثر دوران مدرن میبینیم و اگر اینگونه نباشد تکگرایی و تکصدایی نمیتواند جوانان را قانع کند. -موسیقی مدرن هم چون موسیقی گذشته چه با ابزار مدرن نواخته شود چه ساختار مدرن داشته باشد عنصر حقیقت را دارد. همه اینها با هم منجر به شکلگیری شخصیتی میشود به نام مرتضی پاشایی که با موسیقی و صدای حزینش و نیایش که اسم یکی از کارهایش است. اگر موسیقی و فهم او از عالم موسیقی و کلام را هرمنوتیک توصیف و بررسی کنیم، میبینیم که او نیاز نسل جوان را درست تشخیص داده است. |
سید جواد میری ـ استاد جامعه شناسی و عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی | منتقد جریان روشنفکری ومدافع پدیده پاشایی |
-کنش اجتماعی به درگذشت پاشایی یک پدیده اجتماعی است که در سایر کشورهای جهان هم سابقه دارد. نبود محیط های خاص برای تخلیه روانی افراد در ایران موجب این پدیده شده است، تجربه مرگ پرنسس دایانا در انگلستان هم اینگونه بود بنابراین این موضوع فقط مختص ایران نیست. -ما در جامعهای زندگی میکنیم که فیسبوکش ممنوع است اما فیلترشکن در آن مجاز است. در مورد موسیقی پاپ هم بالاخره معلوم نیست این موسیقی مجاز است یا نه، اینها همه نشانههایی از یک جامعه خاکستری است، ما در جامعه مرزهای خاکستری داریم و افرادی در این مرزهای خاکستری ساکن هستند. بخشی از آنچه ما در پدیده پاشایی دیدیم از دل همین جامعه خاکستری بیرون میآید. تنها شفافیت است که میتواند پایانی بر این جامعه خاکستری باشد. |
محمد قوچانی ـ سردبیر روزنامه مردم امروز |
مدافع پدیده پاشایی منتقد جریان روشنفکری |
-مردم یا بخشی از مردم، با وجود سخنان تکان دهنده یوسف اباذری در دانشــگاه تهران، حضوری پررنگ بر سر مزار این خواننده جوان پاپ در بهشت زهرا داشتند. مردم یا بخشی از مردم، به پند روشنفکران خویش گوش نسپردند، اما حاکمیت، یا بخشی از حاکمیت به حرفهای اباذری خوب توجه کرد و با داربست کشیدن به دور مزار، این بار سعی کرد جمعیت را مهار کند و مانع از تبدیل یک حرکت اجتماعی به حرکتی سیاسی شود. -چرا مردم ایران به حرفهای روشنفکران گوش نمیکنند، اما حکمرانان حرفهای آنان را نه تنها جدی میگیرند بلکه به کار میبندند؟ |
مصطفی مهرآیین ـجامعه شناس | موافق جریان روشنفکری ومنتقد پدیده پاشایی |
-اباذری از معدود جامعهشناسان واقعا جامعهشناس ماست. اما اگر این تحلیلها در حد همین جلسه و حواشی آن باقی بماند، خود اباذری هم تبدیل به یک پاشایی میشود. واقعیت این است که جامعه ما به سرعت پدیدهها را تبدیل به مناسک و گپ میکند و مثل مواد مخدر، ذهنهای ما را چند روزی درگیر این بحثها میکند و با درگیر کردن خودمان با آنها تصور میکنیم جهان را تغییر دادهایم. در حالی که پس از رخدادن خماری پایان جو ناشی از این مباحث، خواهیم دید، در واقعیت چیزی تغییر نکرده و ما منتظر میمانیم برای جو و بحث جدید و درگیری جدید. -درمورد پاشایی نه مرگش نه موسیقی و نه واکنش ها به مرگش یک دست نبود |
سید ابوالحسن مختاباد - پژوهشگر موسیقی | منتقد پدیده پاشایی و موافق جریان روشنفکری | به یاد داشته باشیم که به قول ارسطو هر تغییری در هر جامعهای ابتدا از موسیقی آن جامعه آغاز میشود و قبول کنیم که ذائقه موسیقایی جامعه اگر نگوییم مبتذل، بسیار سبک و نازل شده است. نباید تردید کرد که نهیبهای لهیبصفتانه اباذری که او در آن مجلس بر میکشید، برای مدتی هر چند کوتاه شلاقی را بر پیکر جامعه دانشگاهی فرود آورد که خود را در برابر هنر و فرهنگ سطحی و سبک و عامیانه نبازند و جسارت گفتن دیدگاه های خود را داشته باشند و به نقد امر و هنر سطحی بپردازند و حداقل جایگاه آن را برای عده ای روشن کنند. |
حسین قاضیان ـ جامعه شناس |
مدافع پدیده پاشایی |
-مهمترین عامل محبوبیت پاشایی نقش پررنگ رسانه هاست.رسانههای همگانی در این رویداد نقش مرکزی داشتند، بهویژه پس از پخش صدای این خواننده در برنامه پربیننده «ماه عسل» که به مدت یک ماه هرشب از تلویزیون پخش میشد.
-در یک حرکت جمعی، مضمون درونی کمتر از شکل بیرونی اهمیت دارد، بنابراین ممکن است مضمون درونی از جهات مختلفی تغذیه شود و آدمها با انگیزههای متفاوت در این حرکت جمعی مشارکت کنند، اما نمیشود تنها یک مضمون مرکزی را به این حضور نسبت داد. -روشنفکران باید سعی کنند بدون در نظر گرفتن گرایشها و پسندهای خودشان جامعه را بشناسند. به عنوان مثال به صرف اینکه یک موسیقی برای آنها خوشایند نیست، معنایش این نیست که دیگران هم گوش نمیدهند. |
صادق پیوسته -دانشجوی دکتری جامعهشناسی |
مدافع پدیده پاشایی |
-حرف من این است که اباذری از موضع مناقشه برانگیز حرف میزند ولی چنان حرف میزند انگار دیگر جای بحثی دراین بحث نیست و همه کسانی که این حرف را زیرسوال میبرند احمق هستند، از قضا اگر چیزی به اسم فاشیسم بخواهد آغاز شود از اینجا شروع می شود، دقیقا از درون حرف استاد از جایی که حکمت شادان زندگی مردم به دست عقل نالان سپرده شود. -اباذری به درستی متوجه فردگرایی عجیبی که در استقامت پاشایی بوده، نیست. |
برخی نظرات مردم در شبکههای اجتماعی، سایتها و خبرگزاریهای داخلی | مدافعان پدیده پاشایی |
-صحبتهایی که جامعهشناسان مطرح کردند با عللی که جوانان در فضای مجازی برای تبدیل شدن پاشایی به پدیده مطرح میکنند متفاوت است و شاید علت آن عدم وقوف برخی جامعه شناسان به فضاهای مجازی باشد. -جوانان در ایران جایگاه خاصی ندارند و به همین دلیل هنر را برای مطرح شدن خود انتخاب میکنند. تعدادی از کسانی که در مراسمی مانند دفن پاشایی حضور مییابند برای دیدار با هنرمندان و عکس گرفتن با آنهاست. چه باید کرد که جوان ما جایگاهی درست برای عرضه کردن خود پیدا کند؟ -بنده مخالف لحن آقای اباذری هستم خیلی از مردم به مراسم خاکسپاری به هر دلیلی نرفتن و هرگز به خاطر سلایقشان به بقیه توهین نکردند و اصلا جزو کسانی نیستند که در فضاهای مجازی به بقیه توهین کنند، عقیده من این است که به مردم ایران نباید توهین کرد و اگر کسی عقیده اش این است که باید توهین کند باید بداند که جواب توهین، توهین است. ـ روشنفکران و نخبگان همیشه خود را برتر از مردم میدانند در حالی که باید قبول کنند چیزی از جامعه نمیدانند، برای همین است که معمولا در انتخابات هم پیشبینیهای غلط دارند! ـ آقای اباذری اگر واقعا استاد دانشگاه است باید یاد بگیرد اینگونه بی ادبانه صحبت نکند. ـ مرگ مرحوم پاشایی ما را غمگین کرد، میخواهم بدانم آیا شما وقتی از مرگ عزیزی غمگین میشوید در مراسم دفنش شرکت نمیکنید؟! ـ روشنفکری همیشه علیه مردم بوده و هست، این از خصوصیات منورالفکری است. ـ اباذری جان! ما ابلهیم، تو خوبی! ـ یک جوری به ما میگویند ابله که یکی نداند فکر میکند خودشان چه گلی به سر مردم زدهاند. |
برخی نظرات مردم در شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها و سایتهای داخلی | مخالفان پدیده پاشایی |
-این لحن تند اباذری برای شرایط اجتماعی کشور لازم بود، سلیقه مردم دچار تغییر و تحولاتی شده که مثبت نیست حرفهای اباذری تند بود اما همیشه حقیقت برای مردم تلخ بوده که اینگونه بعضیها به ایشان تاختند. -باید قبول کرد تعدادی آدم معترض در ایران وجود دارد که به هر بهانهای حاضر است این اعتراض را نمایش بدهد... و همین است که مراسم تشییع جنازه که اساسا مراسمی مذهبی است و در آن باید دعا خواند و غمگین بود به کارناوالی تبدیل میشود که همه هنجارها و باورهای عمومی و اخلاقی را به هم میریزد. شما کدام مراسم تشییع را در کجای جهان سراغ دارید که در آن سوت و کف بزنند؟ با کنه سخنان آقای دکتر کاملا موافقم ولی با ادبیات و لحن ایشان نه. -مطمین باشید اگر روزی روزگاری خوانندههای اسم و رسم دار لوس آنجلسی هم بمیرند باید منتظر این جماعت معترض باشیم ... پاشایی زاییده یک خیزش وایبری و سایبری است و نه چیز دیگر. -این فقط مربوط به موسیقی ما نیست، صدا و سیما و سینماها هم با پخش و اکران فیلمهای دمدستی، سطح سلیقه مردم را کاهش داده و به مرحله نابودی کشانده است. -با اباذری موافقم. این ابتذال از شوهای تلویزیونی کممایه با اجرا و تهیهکنندگی مجریان چشم رنگی و بها دادن بیش از حد در این برنامهها به کممایه ترین بازیگران و خوانندهها شروع شد و متاسفانه سطح سلیقه مخاطب به گونهای مشمئز کننده پایین آمد. -پشتیبانی رسانه ملی از مرتضی پاشایی و اجرای زنده او پس از بیماری در استودیو دلیل اصلی مشهورشدن مرتضی پاشایی بود. |
- See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13931007001179#sthash.tqkNdtUS.dpuf
انوار» پژوهشگر برتر سال 93/ جنتی: حضور مردم در تشییع پاشایی تحلیل فرهنگی شود
وزیر ارشاد با اشاره به مراسم تشییع مرتضی پاشایی و حضور کثیر مردم در تالار وحدت و بهشت زهرا گفت: این موضوع باید از جهت فرهنگی تحلیل شود.
خبرگزاری فارس: «انوار» پژوهشگر برتر سال 93/ جنتی: حضور مردم در تشییع پاشایی تحلیل فرهنگی شود
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم معرفی برترینهای پژوهشهای فرهنگی صبح امروز با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اعتدال، سید مصطفی میرسلیم وزیر ارشاد دولت سازندگی و احمد مسجدجامعی وزیر ارشاد دولت اصلاحات در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
* جنتی: شبکه ملی نخبگان از کارهای واجب و ضروری است که متاسفانه از آن غفلت کردهایم
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم به انجام امور کاربردی از سوی پژوهشگاه اشاره کرد و گفت: شبکه ملی نخبگان از کارهای واجب و ضروری است که متاسفانه از ان غفلت کردهایم.
جنتی به رصد فرهنگی اشاره کرد و متذکر شد: کارهایی مانند رصد فرهنگی که اخیرا شروع شده است و پروژههای دیگری که در این حوزه در حال انجام است، کارهای عموما پراکندهای است و باید جایی سامان پیدا کند و به طور مرتب مجموعه تحولات فرهنگی و هنری کشور رصد، تحلیل و برنامهریزی شود. ما باید بدانیم که چرا مثلا در اوایل انقلاب در یک سال نزدیک 83 میلیون نفر به سینما میروند ولی به تدریج این روند کاهش پیدا میکند و یا در حوزههای کتابخوانی و کتاب باید وضعیت کنونی تحلیل شود که چرا این گونه است؟
وی تشییع جنازه مرحوم مرتضی پاشایی را هم پدیدهای بسیار مهم و از جهت فرهنگی قابل تحلیل دانست و گفت: اینکه برای یک خواننده پاپ که 30 سال هم بیشتر نداشت این همه کثرت جمعیت را در بهشت زهرا و تالاروحدت شاهد بودیم باید تحلیل شود، این پدیده برای خیلیها غافلگیرکننده بود چرا که از ظهر تا شب روز تشییع جنازه، موفق نمیشوند جنازه ایشان را دفن کنند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به وظایف پژوهشگاه اشاره کرد و ادامه داد: نیاز است که پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به عنوان پشتوانه پژوهشی وزارت ارشاد، توجه بیشتری به مسائل کاربردی کند چون ما در وزارت ارشاد آنقدر سرگرم مسائل اجرایی هستیم که اساسا فرصت فکر کردن به مسائل اصلی را که اتفاقا جزو وظایفمان نیز هست، نداریم.
* جوادی یگانه: راه اندازی شبکه ملی نخبگان برای شناسایی افراد در تمام نقاط کشور
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در این مراسم با اشاره به فوت پاشایی و حواشی مربوط به وی گفت: این پدیده خود تعجب برانگیز بود اما تفسیرها تعجب برانگیزتر است.
رییس پژوهشگاه فرهنک و ارتباطات گفت: دهه جدید دهه اجتماعی و فرهنگی است لذا ضرورت پژوهشهای فرهنگی بیشتر احساس می شود.
وی به کمرنگ بودن جایگاه پژوهش فرهنگی در قیاس با پژوهش فنی اشاره کرد و افزود: نهضت دسترسی به فرهنگ، لزوم احیای جشنواره های پژوهش فرهنگی سال، بارزسازی مرجعیت وزارت ارشاد در پژوهشهای فرهنگی کشور از برنامه هاست.
جوادی یگانه در ادامه به راه اندازی شبکه ملی نخبگان اشاره کرد و گفت: این شبکه سامان مییابد به گونه ای که هرکس در هرجای ایران کار میکند شناسایی شود.
وی با تاکید بر لزوم ساماندهی به پژوهشهای عظیمی که در حوزه فرهنگی در وزارت ارشاد صورت میگیرد، ابراز امیدواری کرد شورای پژوهشی وزارت ارشاد زیر نظر وزیر ارشاد تشکیل شود و در همین رابطه گفت: ما ساختار پیشنهادیمان را هم ارائه کردهایم که نیازمند موافقت وزیر ارشاد و هیات امنای پژوهشگاه است.
این مقام مسئول یکی از مهمترین کارهای پژوهشگاه متبوعش را انجام طرحهای ملی خواند و گفت: در سالهای اخیر چندان شاهد انجام طرحهای ملی نبودهایم اما ما در چند ماه اخیر پژوهشهای بخشی و کارکردی را در دست اقدام قرار دادهایم اما اصلیترین کارهایی که در وزارت ارشاد انجام میشد، طرح سنجش ارزشها و نگرشهای ایرانیان بود که دو دوره آن انجام شد.
به گفته رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، طرح ملی سنجش ذائقه موسیقی به سفارش مجمع تشخیص مصلحت نظام، طرح ملی کتابخوانی و شبکه ملی نخبگان، از دیگر طرحهایی بود که در این پژوهشگاه در دست انجام است.
* حجتی: در شرایطی هستم که احساس میکنم نباید کاری کنم
در این مراسم از حجتالاسلام سیدمحمدباقر حجتی (قرآن پژوه) و مهندس مصطفی میرسلیم به عنوان پیشکسوت و فعال فرهنگی تجلیل شدند.
حجت الاسلام حجتی در این مراسم گفت: از این تقدیرها از من بسیار شده است الان در شرایطی هستم که احساس میکنم نباید کاری کنم، نه چشمم و نه مزاجم یاری نمیکند.
کارهای تحقیقاتی انجام دادم ده سال در ارشاد بودم مشغول تهیه نسخه های عربی ایران بودم که یک جلد از ٤ جلد در کتابخانه ملی گم شد. الان در دانشگاه ازاد علامه و الهیات تدریس کمی دارم تقریبا خانه نشین شده ام.
* میرسلیم: تقدیر از مجموعههای فعالیتهای فرهنگی تقدیر از یک روحیه است
مصطفی میرسلیم هم در این مراسم گفت: تقدیر از مجموعههای فعالیتهای فرهنگی تقدیر از یک روحیه است، روحیهای که در دورهای بر ما حاکم بود.
میرسلیم گفت: یقینا هر قشر از جامعه در شکل دادن به جامعه خود مسئولیت دارند. اگر نسلی معتقد به برتری فرهنگی خود باشد، در جهت انتقال آن به نسلهای بعدی میکوشد. البته موفقیت هر نسل در این انتقال در گرو پذیرش نسلهای بعدی است اما هر نسل در اختیار خودش است که این کار را بکند یا نکند.
وی ادامه داد: مستبدان روزگار همواره در صدد تضعیف انتقال میراث فرهنگی به نسلهای بعدی بودهاند و میخواهند تفکر و تعقل را به اسارت غل و زنجیر درآورند یعنی آدم را از اسارت انسانی خود تهی کنند. امروزه پیادهسوار نظام اهریمنی استکبار با دستاویز قرار دادن هر آوا و نوایی، کمند خود را برای به دام انداختن نسل جدید پرتاب کرده است. نظارت فرهنگی یعنی هوشیاری عمومی نسبت به تلهگذاریها در این راه. موفقیتها آنگاه حاصل میشود که هر نسل بداند که کیست و چه میداند.
* مسجد جامعی: ارشاد در امر پژوهش جریان آفرین بوده است
احمد مسجدجامعی نیز در این مراسم با بیان اینکه اولین بار که روز پژوهش در تقویم گنجانده شد، بحث پژوهشهای فرهنگی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و به دنبال آن یک آسیبشناسی از وضعیت پژوهشی در آن زمان در همین ساختمان پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام شدف گفت: آن زمان طرحی برای گسترش پژوهشهای فرهنگی در فضاهای دانشگاهی ارائه شده بود و همین ما را به سمت تاسیس مرکزی به عنوان کتابخانه و مرکز اسنادپژوهشی سوق داد و زندهیاد عباس حری مسئولیت آن را بر عهده گرفت. در همین راستا برای اولین بار نمایهای برای این قبیل پژوهشها شکل گرفت.
مسجدجامعی گفت: فکر میکنم در اولین سال این جشنواره پژوهشی حدود دو یا سه هزار پژوهش ارسال شد که البته حدود 70 پژوهش انتخاب شد اما از آنها نمایهنویسی شد و بعد از آن، نامه پژوهش، منتشر شد. مشکلی که ما در حوزه پژوهشهای دین داشتیم، این بود که چندان غنی نبودند. ما تلاش کردیم این پژوهشها از غنای لازم برخوردار شوند و بعد هم که آقای طارمی به مجموعه اضافه شد، مقدمات تشکیل اولین کنگره دینپژوهان شکل گرفت.
مسجدجامعی گفت: در آن زمان بحث انحلال معاونت پژوهشی مطرح بود ولی با تدبیری که در وزارت ارشاد صورت گرفت، نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه شورای فرهنگ عمومی و بعد از آن پژوهشگان فرهنگ، هنر و ارتباطات راهاندازی شد. ارشاد در امر پژوهش جریان آفرین بوده است؛ همان سالهای اول به دلیل وجود جشنواره خوارزمی بر برگزاری پژوهش سال ایراد میگرفتند و میگفتند جشنواره خوارزمی هست، اما مدتها طول کشید که حوزه پژوهش های فرهنگی از جایگاهی برخوردار شود. همان سال آیت الله هاشمی با آمدن خود و ایراد سخنرانی هویت ویژهای به پژوهش داد.
وی افزود: نخستین بار بحث پژوهش در برنامه سوم توسعه با مصادیق مشخص گنجانده شد و سه پژوهش ملی با حمایت آقای جنتی شکل گرفت.
به گفته این عضو شورای شهر، مساله دیگر کمیتزدگی است؛ گاهی در شناسنامه علمی یک استاد، ما صدها عنوان مقاله میبینیم و در شرایطی که تدوین یک مقاله، بحثهای علمی بسیار مفصلی دارد، واقعا این سئوال برایمان پیش میآید که چطور ممکن است کسی چنین کارنامهای داشته باشد؟ بحثهایی هم در جایزه کتاب سال بود، به خصوص در حوزه آثار ترجمه و مطابقت با متن و وفاداری به اصل کتاب که ما شاهد بودیم سرقتهای علمی در این خصوص صورت میگیرد.
در این مراسم برترینهای پژوهش به شرح ذیل معرفی شدند:
1-دکتر محمدرضا حمزهای برای تدوین و تالیف شتهنامه کردی
2-صدیقه رمضانخانی برای تدوین فرهنگ عامه شهر یزد
3-سیده راضیه یاسینی برای تدوین پوشش و منش زنان در نقاشی و ادبیات ایران
* شایسته تقدیر: فرهنگ مردم استان مرکزی پژوهشگر: غلامعلی ولاشجردی فراهانی
* پژوهشگران برتر
همچنین عبدالله انوار به عنوان پژوهشگر برتر ارشاد در سال 93 معرفی شد. نادره جلالی و سعید نوریان مشترکلا دوم و سعید فلاحفر هم سوم شدند. نظام بهرامی کمیل هم به عنوان شایسته تقدیر معرفی شد.
- See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13931007000402#sthash.HfLHGUDi.dpuf
محمود گل محمدی
بهشت زهرا همین الان سنگ مزارت مبارک امپراطور
مرتضی پاشایی
عكس مصاحبه دوست خوبم عليرضا كنگرلو مجري بسيار خوبه
راديو جوان با مرتضاي عزيزم - سوم شهريور نود و دو
مصطفی پاشایی
مرتضي يادته ؟ پارسال ٤ آذر اومدي تولدم . چقدر خوش گذشت ... كاش سال ديگه هم بياي پيشم ... چرا رفتي چرا من بيقرارم ؟؟؟
اینستاگرام مرتضی پاشایی:
از خانم ماهايا پتروسيان ، بازيگر توانمند عرصه سينما به خاطر اين متن بسيار زيبا ممنونم - الان دليل علاقه خودم و مرتضي رو به هنرنمايي ايشون در سينما ، تأتر و تلويزيون متوجه ميشم ، چون هنر ايشون از قلب بزرگشون سرچشمه گرفته و به معناي واقعي كلمه روشنفكر هستن
اینستاگرام مرتضی پاشایی:
از سركار خانم مونا برزويي عزيز ترانه سراي توانمند كشورمون به خاطر لطف و محبتي كه به مرتضي داشتن و به خاطر متن هاي زيبايي كه نشأت گرفته از ذهن هنرمند و لطيف شونه ، بينهايت ممنونم . بايد بگم زماني كه مرتضي در كنار ما بود قرار بر اين بود كه همكاري اين دو هنرمند بزرگ ايران زمين شكل بگيره ولي متاسفانه تقدير بر اين منوال پيش نرفت . اميدرارم سركار خانم برزويي همانند هميشه موفق و سربلند باشن و در كنار همسر محترمشون عليرضاي عزيزم خوشبخت و سلامت ساليان سال زندگي كنند
محمود گل محمدی
تو رفتےوشب ، تاریک و خاموش
تبِ بُغْضےمنوگرفت درآغوش
تورفتےوتمومِ لحظه هارو
به یادِ عشق تو،کردم فراموش
تونیستے،لحظه هاروغم گرفته
تنِ ثانیه رو،ماتم گرفته
تونیستےوتمومِ خنده هامو
شبِ گریونِ من، ازم گرفته خدا میبینه اشکِ آدمارو خودش داره حسابِ لحظه هارو خدا مےدونه بےتو چی کشیدم خدا میشنوه بُغْضِ بےصدارو
مهدی کـرد:
مثـل اینکه باید باورکنم
شاهین دلیوند:
دومین کنسرت مرتضی در برج میلاد بود
من و مهرزاد اینقدر کار سرمون ریخته بود که خیلی دیر رسیدیم
اون شب حال مرتضی هم یکم بد بود
معده درد داشت
هنوز نمیدونستیم قراره چه بلایی سرمون بیاد
کنسرت اجرا شد
وقتی همه رفتن
برقهای سالن هم خاموش بود
دیدم یه پیانو روی استیج داره بهم چشمک میزنه
رفتم دنبال مرتضی
آوردمش نشوندمش پشت پیانو
اونم یه ژست عالی گرفت و چندتا عکس گرفتیم
و این بود داستان این عکس
اطرافیان مرتضی میدونن چقدر مرتضی این عکسشو دوس داشت
همیشه میگفت این بهترین عکس زندگیمه
بهش گفتم اگه میخوای موندگار شه بزاریمش رو آهنگ عصر پاییزی.که شد کاور آهنگ عصر پاییزی
نمیدونستم یه عمر قرار شده رو سنگ قبرت واسم یادگاری بمونه این عکس
هیچوقت فکرشو نمیکردم
مونابرزویی:
به همين زودي دارد ميشود چهل روز... حدود شش يا هفت ماه بيشتر از آشنايي حضوري ما نميگذشت.. اما از همان برخوردهاي اول او را بي نهايت نجيب ، محترم و متواضع يافتم. براي سلامتي اش به نذرها اعتقادي پيدا كردم كه هرگز نداشته ام . حالش كه وخيم شد به خدا التماس كردم ! سر خدا فرياد كشيدم ! گفتم اين يك نفر نه ! مطمئن بودم معجزه ميشود ..
رفت .. و همانطور كه نوشتم آنقدر به مبارزه اش ايمان داشتم كه قدرت پذيرش مصيبت در من فلج شد.. رفتنش عزاي عمومي واقعي بود..همه شريك بودند.. خود مردم صاحب عزا بودند.. گريه هايم بند نمي آمد .. مثل اشباح ناباور دنبال بيداري از اين كابوس عمومي بودم.. تا اينكه مصاحبه اي از او ديدم به ياد روحيه ي بي نظيرش افتادم و با تمام وجود حس كردم داستان وارونه است ! داستان را از نقطه ي اشتباهي رصد كرده بودم ! همه چيز به كل وارونه است! او زنده ماند و ما مرديم .. چرا كه نه او به مرده ها مي ماند و نه بسياري از ما بويي از زيستن برده ايم.. تماشاي قصه از اين زاويه مرا آرام ميكند .. حالا ديگر ميتوانم بدون اينكه بهم بريزم باز هم آهنگهايش را در تمام مسير تا به خانه برسيم گوش كنم و آرام زمزمه كنم ! اگرچه گاهي بي اختيار اشكهايم سرازير ميشوند..و عليرضا غمزده براي تسلي دادنم مي پرسد "مونا گريه ميكني باز؟ اگر اشك بريزي يعني دلت ميخواهد ضبط را خاموش كنم! .. " اما نميداند اشكهاي من تنها براي مردن خودم و امثال خودم است ..او صدا بود .. او ماند
پ.ن: ممنونم از اقاي محمد جهرمي براي اين عكس ! مربوط ميشه به كنسرت آقاي مهدي يراحي ، بهار امسال يعني بيست و دوم ارديبهشت نود و سه.
خانم مونابرزويي ترانه سراهستند.
"ستایش" یعنی "جاده یک طرفه"
که در" دقیقه های اخر"ش "یکی هست" که "روزای سختی"رو با" بغض "سر میکرد که هر لحظه نگرانه تو بود
که "نفس" نفسش تو رو داد میزد
که تو یه صبح پاییزی دیگه طاقت دوری از" گل بیتا" رو نداشت
که دوست داشت تو دوباره "مهمون" خودش بشی
همونی که "قلبش رو تکراره"و همیشه بنده هاشو دوست داره
"عشق یعنی این"
واین هم یک عکس زیبا ازلباس های امپراطور
مهرزاد امیرخانی
یه ترانه ای نوشته بودم مرتضی خیلی دوسش داشت .
همیشه ام می گفت این جواب من به عشقای زمینیه :
اینکه نمی گم عاشقت هستم
معمولیه ، چیز جدیدی نیست
احساس من ، هم قیمت عشقی
که از سر کوچه خریدی نیست
من فرق دارم با همه دنیا
قلبم به لبخندت نمی لرزه
وقتت رو پای من نذار اینقدر
دارم بهت میگم ، نمی ارزه
ببخشید اگه خسته می شید که همه چیزم به ترانه ربط داره
ترانه زبان رسمی سرزمین ویران قلب منه ...
یادتون نره خودم تنهایی عاشق همتونم
عاشق که بشی ، درد دلت درد کمی نیست
دردی مث این درد ، که تو عاشقمی نیست
محمود گل محمدی
رفيقم پاييزم داره تموم ميشه..باپاييزامسالت عشق بازی کردی يانه؟عکس دوتايی چی گرفتی يانه..؟روزهاش خوب گذشت يانه..؟عاشق شدی يانه..؟نترس...!عاشق شدن ک ترس نداره دوست خوبم..يک قلب صاف وساده ميخوادويک دنيااحساس...
پاييز..پاييزک بدنيست،پاييزبرای کسی بده که عشقش وازدست دادوخاطراتش پرپرشد..البته برای اونم بدنيست چون اونم باخاطراتش داره عشق بازی ميکنه..تواين سرمای آخرپاييزوجودت گرمابخش کی بود؟حضورت قلب يخ زده ی چه کسی روعاشق کرد..؟نترس...
پرنده ی دوست داشتنی نترس ازشب يلدابهارآمدنيست..گفتم ک بدونی دلت روقرص ومحکم پای عشق پاييزيت نگهداری...عاششششق باش عاشق رفيقم...
(اين پاييزم گذشت...ولی تانيايد فصل دلم فصل غم است..برای من بهارهم فصل غم است..امّا،قرص ومحکمم..می ايستام پای تمام خاطراتم...حتی تاآخرين نفسم..عاشقم عاشق....)رفيق چهارفصلم،يلدات مبارک
مصطفی پاشایی
آهنگسازي بي نظيره امپراطور
با شعر بسيار خوب دوست خوبم مهرزاد اميرخاني عزيز و با تنظيم دوست خوبم معين راهبر
.اين آهنگ زبان حال من و خانواده خاص يعني طرفداران واقعي مرتضي است
شاهین دلیوند
ابرای سیاهه توی آسمون
روزای سختی رو فریاد میزنن
انگاری تموم آدمای شهر
رفتنت رو سر من داد میزنن
هر شب بدون تو واسم یلداس
هر شب تو این خونه زمستونه
یلداتون مبارک
مهدی کرد
شب یلدا بدون تو رو تجربه می کنم
یک تجربه تلخ دیگه تو این شب طولانی
فقط از یلدا یاد و خاطرات سالهایه قبل برام مونده
اون روزا ما هم شب یلدایی داشتیم دلگرمی داشتیم
مرتضایی داشتیم... امیدوارم شب خوبی کنار عزیزانتون داشته باشید
مرتضی پاشایی
چقدر اين صحنه تاريك رفتن داره تو زندگيم تكرار ميشه - هميشه
آرزو داشتم عزيزانم بيشتر از من عمر كنن كه من رفتن هيچ كدومشون رو نبينم ولي آرزوم برآورده
نشد و داداش كوچولوم رو كه از ابتدا عاشقانه دوستش داشتم ، پرواز كرد و رفت
مهرزاد امیرخانی
صبر کردم دور همیای یلدا تموم شه بعد این خاطره رو بنویسم که
کامتون تلخ نشه .
پارسال شب یلدا خونه علی عبدالمالکی بودیم .
چند روزی از عمل جراحی مرتضی می گذشت . حالش خوب نبود . نه به خاطر اون سرطان لعنتی . به خاطر عوارض عمل و درد ناحیه بخیه شده که از معده تا ناف بود . تا نزدیکای آخر شب طول کشید تا همه دور هم جمع شیم . دقیق یادم نیست کیا بودن ولی مهدی کرد و علی و معین طیبی بودن . اگه اشتباه نکنم مهدی احمدوند و فرشید ادهمی هم بودن .
بگذریم ....
شروع کردیم به ساز زدن و خوندن آهنگای مختلف...
رسیدیم به جاده یک طرفه .
همه با هم آهنگای مرتصی رو می خوندیم که روحیش بهتر شه .
از وسطای آهنگ با دست اشاره کرد که می خوام خودم بخونم .
گفتم که به خاطر درد ، صداش جون نداشت . شروع کرد ....
بی هوا نوازشم کن ... اشک و غصه هامو کم کن .
صداشو به سختی می شد شنید .
قشنگ یادمه که با معین نشستیم پشت اپن آشپزخونه اینقدر بی صدا گریه کردیم که به حال مرگ افتادیم .
فکر می کردم اون بدترین یلدای عمرم باشه ولی امشب .... این شب لعنتی طولانی ... بااااشه این دنیا باید یه جا نشون بده دنیاست .
موسیقی پارس – نیما باقری: پس از فوت مرتضی پاشایی قطعه ای با ترجیع بند «سرت رو برنگردوندی» از مرتضی پاشایی به صورت غیر رسمی لو رفت، حال در آستانه مراسم چهل ام این خواننده محبوب پاپ برادر ایشان تصمیم به پخش نسخه رسمی و اصلی این آهنگ با صدای خودش گرفته است. به همین منظور گفت و گوی کوتاهی را با «مصطفی پاشایی» ترتیب دادیم تا از جزئیات ماجرا با خبر شویم.
چه اتفاقی افتاد که تصمیم به پخش این قطعه با صدای خودتان گرفتید؟
اولاً من احساس کردم با این کار مرتضی هم خوشحال خواهد شد، چون از ابتدا مرتضی این کار را برای من ساخته بود ولی به دلیل یک سری مشکلات شخصی مجال آن پیش نیامده بود که زودتر برای این کار اقدام کنیم و تصمیم گرفتیم کار را به شخص دیگری واگذار کنیم ولی اکنون به خاطر شادی روح مرتضی هم که شده است این کار را طبق قرار اولیه مان با مرتضی خودم می خوانم. تمامی نزدیکان ما شاهد این هستند که مرتضی بارها تاکید کرده بود که برای تو کارهایی خواهم ساخت و شروع به کار خواهی کرد. اگر هم دقت کرده باشید نسخه پخش شده مقدار کوتاهی از ماکت این آهنگ است که دلیل آن بیماری مرتضی و کنسرت هایش بود که زمان کافی برای تکمیل آهنگ نداشتیم. من احساس کردم که می توانم این کار را به صورت کامل بخوانم.
در گذشته فعالیت موسیقیایی داشتید ؟
با خود مرتضی در گذشته کارهایی را رکورد کرده بودیم ولی شرایط زندگی و کار این اجازه را به من نمی داد که به صورت جدی به سراغ موسیقی بروم، من در شرکت نفت کارشناس مترجمی زبان انگلیسی هستم و ۱۰ سال است که مشغول کار هستم.
من می توانم صریح و بی پرده سوالی را مطرح کنم؟
ما عادت داریم، بفرمایید.
این سوال پیش می آید که آیا مصطفی پاشایی از شرایط کنونی با این حرکت سوء استفاده نمی کند؟
شاید این طور برداشت شود ولی من خودم به هیچ وجه این قصد را ندارم و اتفاقا خیلی بر روی این مسئله حساس هستم و تاکید دارم که اینگونه تلقی نشود. بی اغراق موقع ضبط وکال این کار مرتضی را در کنار خود حس میکردم و آرامش عجیبی داشتم. مطمئن هستم که خود مرتضی نیز از این کار راضی است زیرا همواره می گفت بعد از بیماری کارهای خوبی برای تو می سازم ولی افسوس که این بیماری او را از ما گرفت.
صدایتان در موسیقی شباهتی به مرتضی دارد؟
بله به صورت ژنتیکی صدای ما شباهت های زیادی دارد و تمام کسانی که تاکنون وکال این کار را توسط من شنیدند صحت این حرف را تایید می کنند.
بعد از پخش این کار تصمیم به ادامه فعالیت در حوزه موسیقی دارید؟
خیر، حداقل تا بعد از پخش آلبوم مرتضی تصمیمی برای ادامه فعالیت ندارم، امیدوارم این قطعه کار خوبی از آب در بیاید و برای هرکسی که می شوند قابل قبول باشد.
از آلبوم مرتضی چه خبر؟ در چه مرحله ای قرار دارد؟
همه وکال ها آماده است، سعی خودمان را می کنیم تا قبل از پایان سال آلبوم را منتشر کنیم. تمامی ترانه ها را «مهرزاد امیرخانی» سروده است و برای قسمت تنظیم هم در حال مذاکره با بهترین تنظیم کننده ها هستیم و به زودی کار تنظیم ها نیز آغاز می شود. تمامی کسانی که کارها را تا کنون شنیده اند اذعان دارند که کارهای ماندگار و خوبی از آب در می آید.
حرف آخر:
از «مهرزاد امیرخانی» و «معین راهبر» نهایت تشکر را به خاطر همکاری و رفاقت بی حد و مرزشان دارم. قطعه «سرت رو برنگردوندی» با ترانه مهرزاد امیرخانی و تنظیم معین راهبر روز چهارشنبه از تمامی سایت های معتبر منتشر خواهد شد. همچنین امیدوارم مردم بدانند که این کار صرفا بر اساس علاقه خود مرتضی بوده است و هیچ گونه سو استفاده ای در کار نیست. امیدوارم روح مرتضی همواره در آرامش باشد و برای تمام کسانی که به مشکل مرتضی مبتلا هستند نیز آرزوی سلامتی کامل دارم
اينستاگرام مهرزاد امیرخانی
به یاد یادگاریا ، عکساتو دوره کردم
تو دور کی می گردی که ، اینجوری دوره گردم
یه شب یه جا یه خاطره ، منو یادت میاره
خیلی بده اینکه کسی خیلی دوسم نداره
محمودگل محمدي:
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
شهادت امام هشتم بر شما دوستان عزیز تسلیت باد اون روزی که من همراه مهدی کرد و خدابیامرز مرتضی رفتیم زیارت و پا بوس امام رضا بارون شدیدی میبارید گفتم می خوای بیخال شیم بریم دوساعت هم به پروازت بیشتر نمونده بریم فرودگاه کمرتم درد میکنه نگاهی کرد بهم گفت نه بابا بریم حرم گفتم حله رفتیم مهدی هی اینور و اونور میدوید یچی پیدا کنه بگیره رو سر مرتضی خیس نشه آخی رفتیم رسیدیم پنجره فولاد خلوت بود چون بارون میومد رفت چسبید یک ربعی خیره به حرم شد و بعد عقب عقب امد گفت محمود شلوغ کمرم درد میکنه مهدی کرد گفت بریم میبریمت رفتیم تو مرتضی مهدی از جلو میرفتن منم پشتشون رسیدیم به ضریح مهدی گفت محمود راه واکن مردم کنار زدم و مرتضی پشت سرم مهدی هم پشتش که مردم بهش فشار نیارن خلاصه چند دقیقه ای چسبید به ضریح علی بن موسی الرضا و امدیم بیرون خوشحال بود میگفت مهدی دمت گرم هیچ وقت به این راحتی زیارت نکردم تو این شلوغی امام غریب مرتضی رو به خودت می سپارم اون دنیا غریب نزار بمونه شادی روحش فاتحه ام اصلوات
به بخش دوم صحبت ایشان در مورد فالش خواندن مرتضی پاشایی میپردازیم اما همینقدر در مورد تحلیل بخش اول صحبتهای استاد ببینید انگار اصلا در جریان ماجرا نبوده است. یعنی این را همه، حتی مردم عادی کوچه و بازار هم میدانند که بخش مهم اطلاعرسانی و فراگیرشدن ماجرای مرتضی به خاطر شبکه اجتماعی بود و اساسا تلویزیون همه جور تلاشی کرد تا این ماجرا را پوشش ندهد و برخلاف منطق اطلاعرسانی صحیح و به موقع حتی خبر درست و درمانی هم منتشر نکرد و این شبکههای اجتماعی و فراگیری آنها بود که باعث این اطلاعرسانی سریع و حضور گسترده بود، اما معلم معروف جامعه شناسی، بر اساس یک پیشداوری و برای یافتن مثال برای یک فرضیه (که البته میتواند نادرست هم نباشد)، شتایزده به میدان آمد و اینها را به هم ربط داد.
ماجرای فالش خواندن مرتضی که خود یک دنیای دیگر است.
این نتیجه تحقیقات گسترده یک استاد دانشگاه و تحلیلگر است تا بعدا از آن نتیجههای بزرگ بگیرد: «من دادهام یک موسیقیدان فرمت موسیقی او را تحلیل کرده است!!!»، کسی که دهها دانشجوی جوان زیر دست خود دارد که در همان جمع هم شدیدا به حرفهایش اعتراض کردهاند. او میتواند یک گروه درست کند، فرمهایی طراحی کند و در اختیار آنها قرار دهد و از آنها بخواهد در جامعه و در بین اقشار مختلف جامعه بگردند و از آنها نظرسنجی کنند و ببینند چرا جوانی که از هیچ شروع میکند، موسیقی میآموزد و با دلش ملودی میسازد و میخواند، اینگونه محبوب مردم میشود. چرا به جای این همه برنامههای تند و تیز و چنگ زدن به صورت این و آن و کسب شهرت از این طریق، هیچگاه هیچ برنامه پژوهشی دقیق میدانی و جامعهشناسانه نمیگذارید آقای دکتر؟!
آقای اباذری مرتضی پاشایی بیست و چند ساله از شمای شصت و چند ساله علمیتر و حتی جامعهشناستر بود چون او کارش را قایم به خودش و شناختش ندانست و برای چیزها و کارهایی که نمیدانست، همکار استخدام کرد. شما در بین موزیسینها احتمالا جرجیس را پیدا کردید که تشخیص داد پاشایی فالش میخواند. قطعا شما و جرجیستان بتهوون را از استاد فریبرز لاچینی بهتر نمیشناسید، او با شصت سال سابقه شناخت موسیقی علمی و سالها نوازندگی درجه یک پیانو و خلق آثاری چون پاییزطلایی، یکی از ملودیهای مرتضی را با پیانو نواخته و به او تقدیم کرده است. قطعا اواین همه اعتبار و آبروی خود را برای کسی که فالش میخواند به خطر نمیاندازد. موضوع این است که او عشق و احساس را میفهمد و شما از درک احساس و عشق عاجزید آقای دکتر.
مرتضی پاشایی دوازده سال قبل از معروف شدن بارها و بارها خواند و کار منتشر کرد تا فهمید چگونه باید بر مردم تاثیر بگذارد. برای آنکه بهترین ومناسبترین شکل تنظیم کارهای خود را پیدا کند با چندین تنظیمکننده کار و مشورت کرد، برای طراحی لباس که نمیدانست به کارشناسش مراجعه کرد، مدیر برنامه رسانهای و کاری گذاشت، دانست که چگونه باید حرف بزند، لباس بپوشد، آواز بخواند، ملودی بسازد تا مخاطبهای خودش را راضی کند: «مخاطبهای خودش» آقای دکتر، نه شما یا موزیسینی که «دادهاید کار او را تحلیل کند». نه از سیاست خواند، نه از جامعهشناسی، از عشق خواند و از دوست داشتن و مهربانی. چیزهایی که اتفاقا شما هم به آن نیاز دارید. روشنفکرهایی چون شما فکر میکنید همه مردم باید سیاستزده باشند که از سیاستزدایی آنها ناراحتید. اتفاقا یکی از بزرگترین خیانتهای روشنفکران همین تقاضای بیجای آنهاست. آنها از مردمی که میخواهند فقط زندگیشان را داشته باشند و به احساسات و عواطف خودشان برسند توقع رفتار سیاسی دارند. بیش از نیمیاز مردم سوییس اسم رییس جمهورشان را هم نمیدانند، آیا آنها هم نادانند؟ نتیجه سیاستزدگی که شما دنبال آن هستید همان انتخاب رییس دولت قبلیست؛ مردم توسط سیاستمداران و روشنفکران شتابزده و مقطعی وارد انتخابات میشوند و ناآگاهانه انتخاب میکنند در حالی که قاعدتا باید از اطرافیان معتمد خود بپرسند یا اصلا انتخاب نکنند. آیا اینکه مردم از وضعیت زندگی در سیستان عزیز ما بیخبرند نتیجه سیاستزداییست؟ خیر آقای دکتر مهربانی و عشق راه حل است. . .
اینکه ما و شما مخاطب چه نوع موسیقی هستیم حرفی نیست. حتما بنده هم مخاطب جریان اصلی موسیقی پاپ نیستم و آنچه می نویسم به این معنی نیست که به جریان جاری موسیقی پاپ انتقادی ندارم. علاقه بنده به عنوان یک علاقمند موسیقی، موسیقی اصیل ایرانی و انواع موسیقی های هنری ست و عمدتا نه بتهوون که موسیقیهای دیگر را گوش میکنم اما وقتی در جایگاه یک روزنامه نگار قرار می گیرم این را میدانم که موسیقی برای مخاطبانش تولید میشود نه برای همه اقشار. این اصل مربوط به مملکت ما نیست و در سرزمین خود بتهوون هم همین است. مگر در آلمان و فرانسه و آمریکا و همه جاهای دیگر جهان مردم فقط به موسیقی کلاسیک گوش میدهند؟! در همه آن کشورها هم دولتها مجبورند از ارکسترهای موسیقی کلاسیک حمایت کنند تا ورشکست نشوند و مخاطبان موسیقی پاپ دهها برابرند. شکل زندگی و کار سلبریتیها در کشورهای دیگر چگونه است؟ مگر نه اینکه مثلا یکی از روسای جمهور آمریکا بخش مهمیاز آرای خود را مدیون این است که در کنار مایکل جکسون عکس گرفته است؟ آیا نوع نگاه جامعهشناسان آنجا به پدیده شهرت و سلبریتیها به همین اندازه شما فاشیستی و خالی از احترام و منطق است؟ آنجا البته یک فرق مهم دارد و آن اینکه روشنفکرانشان خودشان را نشسته بر برج عاج نمیدانند و مردم را ابله فرض نمیکنند. آنها با این چهرهها وارد تعامل و همکاری میشوند و نتیجه این میشود که همین مایکل جکسون مهمترین آهنگها را درباره همین محیط زیست که شما ادعا دارید نگران آن هستید خوانده است که بعد از سالها هنوز هم دیدنیست و تصور تصاویر آن اشک به چشممان میآورد، اما شما در این باره چه کردهاید؟ آیا اصلا در جریان هستید که یک گروه به نام «خورشید سیاه» کارهای خوبی در زمینه محیط زیست ارائه داده است؟ آیا گروه ترافیک را میشناسید که آنها هم برای محیط زیست میخوانند؟ آیا تا به حال تلاش کردهاید حداقل دانشجویان کلاسهای متعدد خود را تشویق کنید که اگر اهل هنر هستند آثاری در این راستا ارائه دهند و یا اقلا این آثار بشنوند و در گروههای مجازی خود به اشتراک بگذارند؟ آیا . .
این سوالها خیلیست آقای دکتر و از مجال این بحث خارج. راستش را بخواهید من مطمئنم که شما اصلا مخاطب موسیقی کلاسیک هم نیستید وگرنه به این شکل کلیشهای اسم بتهوون را نمیآوردید. موسیقی جدی و هنری جهان سالهاست که ستارههای بزرگی دارد و آنها که هنوز نام بتهوون و باخ و موزار را تکرار میکنند همینجوری و برای خودنمایی و خود هنرشناسپنداریست نه شناخت و همراهی با هنر.
چگونه در مورد چیزی که نمیدانید و نمیشناسید صحبت میکنید جناب اباذری؟ نتیجه انطباق تئوریهای غربی جامعهشناسی با جامعهای که اساسا طور دیگری نگاه میکند و فلسفه ذهنی جمعیاش همه با عشق و احساس شکل گرفته و رشد کرده، همین نگاه ناقص و نادرست است که شما دارید و دریغا که شما یکی از مشهورترین جامعهشناسان ما هستید. چیزی که مردم ما باید بیاموزند این است که هرگاه میخواهند در مورد چیزی داد سخن بدهند اول در مورد آن تحقیق کنند و بعد حرف بزنند و این موضوعیست که ظاهرا شمای جامعهشناس و فیلسوف هم باید بدانید و نمیدانید. اگر میدانستید به آن شکل مضحک موسیقی و هنر یک هنرمند را که با اقبال عامه هم مواجه شده و بسیاری از اهل فن موسیقی پاپ به سطح کارش احترام میگذارند تحلیل نمیکردید. مشکل نادان ماندن جامعه ما معلمانی مثل شماست که صبح تا شب تئوریهای آزموده غربی را بازآزمایی میکنند و شب و روزشان را به تطبیق و بومیسازی کلامی این آثار اختصاص میدهند و از امکاناتی که در اختیار دارند نه برای تحقیق و نه برای آگاهیبخشی استفاده نمیکنند و از تحلیل عشق و عاطفه عاجزند. آنها حتی یک جمع دانشگاهی که در آن سخنرانی میکنند را هم نمیبینند و اعتراضاتی که در همان جا میشود را هم با شکلی فاشیستی سرکوب میکنند. آقای اباذری چرا شما فکر میکنید که آن دختر و پسر جوان این ایج یا بیست و چند ساله وقتی عاشق میشود و یا وقتی شاد یا غمگین است باید مثل شما منطق بورزد و یا مثل مولانا دچار شور عارفانه شود؟
طبیعیست که او در آن لحظه با خودش بگوید: «یکی هست تو قلبم /که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه/...» و طبیعیست که اگر یک جوان با بهترین جاهای قلبش و با صدای نرم و لطیف و ملودی شیرین و تنظیم خلوت این را بخواند، مردم دوستش داشته باشند. شما با کجای این موضوع مخالفید؟ به نظر شما او در آن لحظه چه باید بگوید و چه باید بخواند؟ میخواهیم بگوییم شما «بدهید تحلیل کنند و شعر بنویسند و شما بدهید ملودی بسازند تا شما راضی شوید؟». کسی از شما توقع ندارد مخاطب موسیقی پاپ باشید اما از شما توقع می رود حال کسانی که آنها نمی شناسید اقلا درک کنید. اگر آنها زور بزنند و افکار شما را بفهمند خیلی کارشان درست است؟ البته جای شکرش باقیست که همه جامعهشناسان ما نگاهی مثل شما ندارند و مثلا جناب ناصر فکوهی میگوید: «اين جوانان اصولا هر چه كمتر و كمتر تحمل آن را دارند كه سبك زندگي و شيوههاي متعارف زندگي آنها را ديگران، هر ديگراني، چه سياستمداران، چه روشنفكران و چه حتي نسل پيشين، تعيين كنند.» یعنی با این نظر عاقلانه و عالمانه تر آن فرضیه ملت دولت شما هم رد است. شما بهتر است به پیامکها، لطیفهها و متنهایی که در آن زمان در فضای مجازی دست به دست شد مراجعه کنید تا بخشی از دلایل آن ماجرای شگفتانگیز در درک کنید. گفتنی و نوشتنی نیست آقای دکتر.
ماجرای مرتضی پاشایی نیاز به تحلیل درست همه جانبه دارد و قطعا مراکز بزرگ دانشگاهی و سیاستگذاران فرهنگی جهان اگر با چنین پدیده ای برخورد کنند از آن نتایج بزرگی به نفع جامعه و جوانانشان میگیرند اما اینجا متاسفانه حکایت دیگریست. وقتی روشنفکر ما اینگونه تحلیل میکند فکر میکنید سیاستمدار ما چگونه برخورد میکند؟! بر رفتار مردم ما هم نقد اساسی وارد است. نگارنده در یادداشتی روزنامه شرق این نکته را آورده است: «در دورهای که ماجرای بیماری مرتضی پاشایی مشخص شده بود، چندین بار شایعه درگذشتش پخش شد طوری که آن مرحوم چندین بار مجبور شد مصاحبه کند و بگوید: «دستی دستی میخواهید مرا بکشید». مردم ما کسی را که به یک بیماری سخت مثل سرطان دچار میشود، به سمت شکست هل میدهند تا از او یک شهید بسازند در حالی که در جامعهای مثل آمریکا، مردم او را به مبارزه و مقاومت فرا میخوانند تا از او یک قهرمان بسازند. به آنچه در زندگی لانس آرمسترانگ، دوچرخه سوار معروف آمریکایی اتفاق افتاد توجه کنید. وقعی مشخص شد سرطان دارد، جامعه آمریکایی آنقدر به او انرژی و انگیزه داد تا تبدیل به قهرمان مبارزه با سرطان شد. ملت مهربان ما متاسفانه بسیار منفینگر بار آمدهاند...»
غلامرضا صنعتگر اظهار کرد: پس از آنکه با دعای خیر مردم و لطف خداوند، مرحله نخست شیمیدرمان من با موفقیت سپری شد، پس از ماه صفر، مرحله دوم آن در شش جلسه با دور بالاتر آغاز می شود.
وی با بیان اینکه متأسفانه بیماری به معده و کلیه وارد شده است، گفت: امیدوارم با لطف خداوند و یاری مردم روزبهروز بهتر شوم و بار دیگر به اجرای برنامه برای هوادارانم بپردازم.
صنعتگر دربارهحمایت مسوولان نیز بیان کرد: یکسری از دوستان و مسوولان محبت داشتند و هر لحظه به یادم بودند، در اینجا باید از استاندار، نمایندگان مردم در خانهی ملت و شهردار بندرعباس تشکر کنم که در این مدت مدام پیگیر حال من بودند و هستند.
وی با اشاره به اینکه این عیادتها باعث خشنودی و افزایش روحیه و انگیزه در من میشود، ادامه داد: در این مدت، کمک مالی به من نشد و فقط وضعیت بیمهام به لطف مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان مشخص شد و امیدوارم شاهد روزی باشیم که هیچ هنرمندی فراموش نشود.
او با بیان اینکه امیدوارم موسیقی ایران دور از شایعهپراکنیها باشد، افزود: اگر میبینیم جامعه موسیقی به یکپارچگی نمیرسد، همین شایعات، بزرگترین مانع در برابر این رخداد است. امیدوارم روزی شاهد باشیم که این ناجوانمردیها دیگر وجود ندارد.
دوستان براي خواننده خوب كشورمان دعاكنيد
ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﻋﺠﯿﺐ ﺩﻟﻨﺸﯿﻨﻨﺪ
ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ؛
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺎﻥ ... ؛
ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﻣﯿﻨﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ ...
ﺍﺻﻼ ﺳﯿﺮﻧﻤﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﯾﺸﺎﻥ
ﻫﻤﺎﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﯾﮑﻬﻮ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭاز ﺗﻪ ﺩﻟﺖ
ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ : ﮐﺎﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ؛
ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻋﺠﯿﺐﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ « ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻥ » ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻫﻤﺎﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻟﺖ ﻗﺮﺹ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ؛
ﺑﺎﻫﻤﺎﻥ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﺎﻧﺪ
ﻫﻤﺎﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﮕﯿﺮﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ
ﻫﻤﺎﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺸﺎﻥ ﺑﯽ ﻗﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻁ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻥ
ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... ؛
با تو هستم ....باور نداري .....
بغضم گرفته وقتشه ببارم ، چه بي هوا هواي گريه دارم
بازكاغذام باتوخط خطي شد، خدااين حس وحالو دوست ندارم
حالا تاصبح نگاهت انگاري يه دنياراهه
هرچي راه ميري توشب ها بازته جاده سياهه
توببندچشماتو ساده اون ديگه حالا توابراست
اون گذشته ازمن وتو، تودلش زندگي برپاست
توبايدتنهابموني باهمون چترشكستت
زيربارون توي پاييز باچشاي خيس بستت
يه آدم چقدر طاقت غصه داره
چجوري ميشه خنده روي لبام پابذاره
دوباره ، دوباره
به جايي رسيدم كه باهيچكي حرفي ندارم
نباشي، من هيچ حسي به روزبرفي ندارم
نميخوام بباره
دل دنياروخون كردي كه اينجوري تورفتي
تموم دلخوشي هامو توبارفتن گرفتي
مثل حس يه عشق تازه بودي
مثل افسانه بي اندازه بودي
هيچكي براي من شبيه تو نبوده
دنيا چه بي رحمي آخه تنهايي زوده
چشامو ميبندم ميخوام هرچي غصه است بميره
كه توخواب يكي ازتنم عطرتو پس بگيره
نميشه ، نميشه
عزيزم نميدوني عشقت چقدر سينه سوزه
چه سخته آدم چشم به تاريكي شب بدوزه
هميشه ، هميشه
شبابيدار وروزا خيره به عكست اين شده كارم ديگه طاقت ندارم
دلم ميخواد يه جايي اونور دنياخودمو جا بذارم
آخه عادت ندارم توكه نباشي خوابم نميره خيلي دلم ميگيره
فراموشم نميشه خاطره هامون واسه من خيلي ديره
اين روزاسخت ترازاونه كه باور كني
مگه ميشه بايه خاطره سركني
يه جوري هق هق زدم صدام زخميه
اين اون دردي كه نميفهميه
يه دفعه پرپر شد پر پروازمون
گرفته است چقدر دل آسمون
دوستان عزيز، چهلمين روز درگذشت عزيزمون رسيد
به همتون تسليت ميگيم غم سنگين وبزرگيه واسه همه ما
هديه هاتون روبراي مرتضي عزيزمون بفرستيد به آسمونا
امشب 7 بار سوره ی قدر
1 بار آیت الکرسی
و یک حمد و 7 سوره توحید بخونيد برای شادی روح امپراطورمون
دلنوشته وعکس میناعزیز:
تو شـــــــــــــــــادی
توغصـــــــــــــــــــه
با آهنگ تو بغــــــــــــــــــــض کردم
برای نبض احســــــــــــاسم با احســـــــــــاس تو خو کردم
حالا رفتــــــــــی گل بیتا
ولی یـــــــــــــــادت هست
تو تکــــــــــــــــــــــرار قلب خیلی ها
خونواده،نظرات فعاله هرچي دل تنگتون ميخواد به امپراطورمون بگيد
اگر عكس يادلنوشته اي هم دارين درقسمت نظرات بذارين بااسم خودتون دروبسايت قرارميديم.
شاهين دليوند:
"روزهای سخت"
یادش بخیر رفتیم واسه گرفتن عکس این آهنگ
مرتضی حالش خوب نبود اصلا
اما چون عشق داشت به کارش و هواداراش من و مرتضی و مصطفی رفتیم واسه کار
بهم گفت میخوام یه جوری واستم که مردم بدونن دارم نگاهشون میکنم و روزهای سخت رو پشت سر گذاشتم
منم کلی فکر کردم و گفتم بریم توچال
از اونجا کل شهر زیر پاته
حالا کلی هم خاطره اونجا ساختیم
بعد چندتا با کلاه عکس گرفتم
گفتم مرتضی بیا هوادارا رو سوپرایز کنیم و بدونن حالت خوبه
بیا کلاهتو بردار تو این آهنگ
بذار بدونن روزای سخت تموم شده دیگه
اونم برداشت و شد این عکس
نمیدونستم قراره روزای سخت بشه ماههای سخت و سالیان سخت برای من و هوادارات
چند روز میگذره که نیستی
اما باور این روزا خیلی سخته مرتضی خیلی
محمودگل محمدي:
بعد رفتنت، می میره. دلی که رو به زواله.
توکه نیستی تا ببینی، هریه ثانیه م یه ساله...
گریه گریه گریه گریه چله ی غم توسر شد،
با خیال تو می سوختم، شبام اینجوری سحرشد...
بی تو هرنفس عذابه، زندگی صفا نداره
باورم نمی شه دنیام، دیگه مرتضی نداره!
روی شونه هام گذاشتی، غم و غصه یه عالم،
گفتم اسممو بزارن، بعد تو: محموده با غم...
،
تشکر از شاعر عزیز :ناصردودانگه
مراسم چهلمین غروب خواننده حنجره طلایی زنده یاد مرتضی پاشایی فردا پنجشنبه ساعت دوظهر قطعه هنرمندان بر سر مزارش برگزار میگردد روحش شاد یادش گرامی
داداش كوچولوى من ...
خيلي دوست داشتم بودى و كارى كه هميشه بهم پيشنهاد ميدادى انجام بدم رو امشب ميشنيدى
گرچه ميدونم كنارمى و هيچوقت تنهام نميزارى
من گريه کردم و تو خوندى" يکى هست..تو قلبم"
من لج کردم و تو خوندى " آدم که قسم خوردشو دق نميده"
من بغض کردم و تو خوندى " بغضم گرفته وقتشه ببارم "
من تنها شدم و تو خوندى " نگران منى به تو قرصه دلم "
با احساسم بازى کردن و تو خوندى " بگو اين دروغ دوست داشتنى و اينبارم..باز بگو بى تو ميميرم بگو دوستت دارم.."
عشقم داره از پيشم میره و تو خوندى " ديدى بى من دارى ميري ديدي قولاتو شکستى "
ميبينى...
من با تو زندگى کردم
وقتايى که حالم خوب بود بلند بلند تو گوشم خوندى " قلبم رو تکراره "
حالا تو رفتى و من ميگم: دل دنيارو خون کردى که اينجورى تو رفتى
موسیقی پارس: مراسم چهلمین روز درگذشت مرحوم مرتضی پاشایی بر سر مزارش در بهشت زهرا برگزار شد.
ساعاتی قبل از شروع مراسم، مردم دوست دار مرحوم پاشایی گروه گروه به قطعه بهشت زهرا می آمدند و باز هم ازدیاد جمعیت از نکات بارز این مراسم بود. بعد از تلاوت قرآن کریم، عموی مرحوم پاشایی به روی سن رفت و دریاره مرتضی سخن گفت.
منصور پاشایی در ابتدای این مراسم ضمن تشکر فراوان از حضور مردم، گفت: مردم ما در این مدت برای مرتضی سنگ تمام گذاشتند، مردم ما عاشق هستند، برخورد اینگونه مردم با مرتضی واقعاً ستودنی است.
وی افزود: مردم ما باید قدر خودشان را بدانند که حقیقتاً بینظیر هستند. مردم ایران مردمی با فرهنگ والا و غنی هستند، من برای تشکر از شما که در این مراسم حاضر شدید و طی این مدت با ما همراه بودید چیزی ندارم جز اینکه بگویم حاضریم جان خود را نیز برای شما فدا کنیم.
منصور پاشایی ادامه داد: مرتضی چند ویژگی داشت که باعث شد طرفداران این چنینی پیدا کند. اول اینکه او بسیار مردمی بود و فقط برای مردم میخواند و دومین ویژگی او به اذعان بسیاری از دوستان و طرفدارانش تواضع و خشوع او بود و سومین ویژگی که شاید مهمترین آنها نیز باشد این بود که او توانسته بود نغمههای درونی انسانها را از دل ترانههایش بازگو بکند و این شاید موفقترین چیز برای یک هنرمند باشد. هرکس که ترانههای او را میشنید با آن ارتباط حسی برقرار میکرد، مرتضی از عشق میخواند، عشقی که الهی بود چرا که ریشه عشق هم الهی است. من چیزی جز نغمههای الهی از مرتضی نشنیدم.
در ادامه این مراسم علی ضیاء که مجری این برنامه نیز بود، گفت: هنوز هم بعد از گذشت ۴۰ روز حالمان خوب نشده خیلی ها در این جمع هستند که هنوز هم چشمشان گریان است.
وی در ادامه از مریم حیدرزاده دعوت کرد تا به به شعرخوانی بپردازد.
حیدرزاده نیز در سخنانی گفت: برای او لحظاتی پر از آرامش آرزو میکنم و برای خانوادهاش صبری بینهایت، چرا که ما با صدای مرتضی زندگی کردیم اما خانواده او با خود او زندگی کردند. همین که کسی در اوج پرواز کرد و مردم نیز اغلب ترانههایش را زمزمه میکنند به گمانم مهمترین چیزی است که یک هنرمند میتواند به دست بیاورد.
حاج مجید بادکوبه مداح اهلبیت در ادامه این مراسم به روی صحنه آمد و گفت: من همیشه به خانواده مرتضی گفتهام که اگر طول زندگی مرتضی کم بود اما عرض زندگیاش زیاد بود و شاید همین حضور مردم در این چند وقت و همراهی با شما این موضوع را ثابت کند. امیدوارم روح مرتضی در این ایام ماه ربیع مهمان سفره رسول الله باشد.
در حین مداحی پدر مرحوم پاشایی، ناصر پاشایی نیز به روی سن آمد و برای پسرش روضه خوانی کرد و از مسئولین بخاطر همراهیشان در این چهل روز تشکر کرد.
از نکات قابل توجه بازار داغ فروش پوستر، تقویم، ساعت، تی شرت، شال و … بود که عکسی از مرحوم مرتضی پاشایی بر روی آن حک شده بود.
محمد علیزاده, علی لهراسبی، بنیامین بهادری، مهرزاد امیر خانی، علی عبدالمالکی و فریدون آسرایی از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
بیننده عکس های «اشکان ازاد بخت» از این مراسم باشید.
بازخاطرات توهمین حوالیه حالم همینه ویه چندسالیه جای توخالیه
به خاطره یه خاطره تمام شهروگشتم.
روی روزای بارونی اسم توروگذاشتم.
توی تموم کوچه هابغضتوگریه کردم.
دارم میرم سفرشایدهیچ موقع برنگردم.
خونواده اين پست هر5شنبه گذاشته ميشه:
علاوه برفاتحه وصلوات هايي كه درطول روز ختم ميكنين وختم قرآن هاي زيادي كه تابحال انجام شده
به چندروايت زيرهم عمل كنيد.
مرتضي عزيزما دستش ازدنياكوتاهه همونقدركه باآهنگاي قشنگش آرامش پيداميكنيم وخوشحال ميشيم
جاداره كه ماهم واسه آراميش وشادي روحش تاجايي كه ازدستمون برميادخيرات بديم وقرآن ودعابخونيم
به نيت اينكه ثوابش برسه به روح بلندعزيزمون.
1-علامه مجلسي در زادالمعادفرموده كه مردگان رافراموش نكنيدزيرادست ايشان ازاعمال خيركوتاه گرديده وازجانب خويشان وبرادران مومن اميدوارندواحسان ايشان راچشم براهند خصوصادعاكردن درنمازشب وبعدازنمازهاي فريضه.
2-حضرت صادق(ع)ميفرمايند:هركه ازمسلمانان براي ميتي عمل صالحي بكند، خداثواب آن رامضاعف ميكندوميت به آن عمل منتفع ميگردد.
درروايتي واردشده است كه هرگاه شخصي به نيت ميتي صدقه بدهد،حق تعالي جبرئيل را امرمي نمايد كه باهفتادهزار ملك به نزدقبر او ميروند وهريكي طبقي دردست دارند ازنعمت هاي الهي، وبه او ميگويند
السلام عليك اي دوست خدا،اين هديه فلان مومن است براي تو. پس قبراو روشن مي شود وحق تعالي هزارشهر دربهشت به اومرامت ميفرمايد.
3-قرائت سوره ملك:حضرت امام جعفرصادق(ع)ميفرمايند:
هركه بخواند سوره ي ملك را درامان خداي تعالي خواهدبود تاروزقيامت داخل بهشت شود.
حضرت رسول ميفرمايند:سوره ي ملك براي ميت نجات دهنده است ازعذاب قبر.
4-قرائت سوره يس:ازحضرت رسول اكرم(ص)منقول است كه هركه درقبرستان درآيد وسوره يس را بخواند خداي عزوجل اومات راتخفيف دهدوجهت او باشد به عددايشان حسنات.
5-فاتحه(حمد وتوحيد) وصلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ، مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ، اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ، صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ، اللَّهُ الصَّمَدُ ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
دوستان عزيزلطفا همكاري كنيد:
لینک نائب الزیاره كربلابراي ثبت زیارت ابدی مرتضی پاشایی:
لينك نائب الزياره كربلا
سایتی هست که مربوط به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام هست که میشه در اون سایت ثبت نام زیارت کرد تا به نیابت از ما در حرم حضرت عباس علیه السلام زیارتی به نیابت انجام میشود و دو رکعت نماز خونده میشه که این زیارت هدیه میشه به اون شخص ثبت نام کننده..
روح مرتضی پاشایی عزیز رو همیشه رهسپار کربلا کنیم با ثبت زیارت
ممنون میشم اگر عمل کنید چون یه کار بی نظیر میشه.
خواهشاهمكاري كنيدنزديك اربعين هم هستيم مرتضي روآرزوش برسونيد
در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) برگزار شدسنگ تمام مردم برای مرتضی پاشایی در مراسم چهلم+حاشیههاناصر پاشایی پدر مرحوم مرتضی پاشایی بعد از روضهخوانیای که برای پسرش انجام داد در سخنانی گفت: تشکر میکنم از همه کسانی که در این مدت همراه ما بودند و به ما کمک کردند تا با این داغ راحتتر کنار بیاییم. به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، ظهر امروز مراسم چهلمین روز درگذشت مرتضی پاشایی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد. منصور پاشایی عموی مرحوم مرتضی پاشایی در ابتدای این مراسم ضمن تشکر فراوان از حضور مردم، گفت: مردم ما در این مدت برای مرتضی سنگ تمام گذاشتند، مردم ما عاشق هستند، برخورد اینگونه مردم با مرتضی واقعاً ستودنی است. وی افزود: مردم ما باید قدر خودشان را بدانند که حقیقتاً بینظیر هستند. مردم ایران مردمی با فرهنگ والا و غنی هستند، من برای تشکر از شما که در این مراسم حاضر شدید و طی این مدت با ما همراه بودید چیزی ندارم جز اینکه بگویم حاضریم جان خود را نیز برای شما فدا کنیم. منصور پاشایی ادامه داد: مرتضی چند ویژگی داشت که باعث شد طرفداران اینچنینی پیدا کند. اول اینکه او بسیار مردمی بود و فقط برای مردم میخواند و دومین ویژگی او به اذعان بسیاری از دوستان و طرفدارانش تواضع و خشوع او بود و سومین ویژگی که شاید مهمترین آنها نیز باشد این بود که او توانسته بود نغمههای درونی انسانها را از دل ترانههایش بازگو بکند و این شاید موفقترین چیز برای یک هنرمند باشد. هرکس که ترانههای او را میشنید با آن ارتباط حسی برقرار میکرد، مرتضی از عشق میخواند، عشقی که الهی بود چرا که ریشه عشق هم الهی است. من چیزی جز نغمههای الهی از مرتضی نشنیدم. در ادامه این مراسم علی ضیاء که مجری این برنامه نیز بود، گفت: هنوز هم بعد از گذشت 40 روز حالمان خوب نشده خیلی ها در این جمع هستند که هنوز هم چشمشان گریان است. وی در ادامه از مریم حیدرزاده دعوت کرد تا به به شعرخوانی بپردازد. حیدرزاده نیز در سخنانی گفت: برای او لحظاتی پر از آرامش آرزو میکنم و برای خانوادهاش صبری بینهایت، چرا که ما با صدای مرتضی زندگی کردیم اما خانواده او با خود او زندگی کردند. همین که کسی در اوج پرواز کرد و مردم نیز اغلب ترانههایش را زمزمه میکنند به گمانم مهمترین چیزی است که یک هنرمند میتواند به دست بیاورد. حاج مجید بادکوبه مداح اهلبیت در ادامه این مراسم به روی صحنه آمد و گفت: من همیشه به خانواده مرتضی گفتهام که اگر طول زندگی مرتضی کم بود اما عرض زندگیاش زیاد بود و شاید همین حضور مردم در این چند وقت و همراهی با شما این موضوع را ثابت کند. امیدوارم روح مرتضی در این ایام ماه ربیع مهمان سفره رسول الله باشد. حاج مجید بادکوبه بعد از این سخنان کوتاه به مداحی پرداخت. ناصر پاشایی پدر مرحوم مرتضی پاشایی نیز بعد از روضهخوانی که برای پسرش انجام داد در سخنانی گفت: تشکر میکنم از همه کسانی که در این مدت همراه ما بودند و به ما کمک کردند تا با این داغ راحتتر کنار بیاییم، از همه دوستان مرتضی هم که در دوران بیماری او با ما در بیمارستان بودند و کار را برایمان راحت کردند تشکر میکنم. * در حاشیه مراسم * بازار فروش پوستر، تقویم و حتی تی شرتهایی با چاپ تصویر مرتضی پاشایی در این مراسم داغ بود. * مجموعه آثار مرتضی پاشایی در قالب سیدیهای MP3 گردآوری شده بود که در این مراسم به صورت غیرقانونی به فروش میرسید. * ازدحام جمعیت باعث شده بود تا خیابانهای منتهی به قطعه هنرمندان بسته شوند. * در طول این مراسم با درخواست علی ضیاء مردم حاضر قطعاتی چون «یکی هست» را همخوانی کردند. - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931004000632#sthash.SOHrsrAQ.dpuf
فصل پاییز سال جاری با سوگواریهای اهالی هنر و هنردوستان در ماتم از دست دادن هنرمندان به پایان رسید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران، پاییز 93 فصل حزن انگیزی برای جامعه هنر و مردم هنردوست ایران بود. در فصل پاییز امسال و به فاصله 2 ماه، 5 هنرمند جوان و پیشکسوت کشور به دلایل مختلف و بیماریهای سخت دار فانی را وداع گفتند و چند هنرمند کشور نیز در بیمارستان بستری شدند.
مرتضی پاشایی، خواننده و آهنگساز جوان پس از تحمل یک دوره بیماری سخت بر اثر سرطان معده در بیست وسوم آبان ماه در گذشت، به فاصله چند روز از مرگ پاشایی، مجید بهرامی بازیگر جوان تئاتر نیز پس از مبارزه با سرطان خون دار فانی را وداع گفت.
هنوز یک ماه از درگذشت ناگوار این دو هنرمند جوان نگذشته بود که رسانه ملی به مناسبت درگذشت عظیم تصویر بردار "مختارنامه" به هموطنان تسلیت گفت و با خبر بستری شدن اکبر عبدی، رضا داوودنژاد، احمد علامه دهر، به موج نگرانی از موج بی سابقه مرگ هنرمندان در میان اهالی هنر و هنردوستان شدت یافت.
بیماری و مرگ هنرمندان که در فصل پاییز بیشتر از همیشه خودنمایی کرد و بسیاری از خانوادههای هنرمندان را داغدار کرد و ما هر لحظه با شنیدن خبر بیماری یا بستری شدن هنرمندی در بیمارستان نگران در گذشت وی شویم.
اما بازهم درگذشت مرحوم انوشیروان ارجمند و مرتضی احمدی از پیشکسوتان عرصه هنر فصل پاییز را تلخ کرد.
این موضوع که بسیار جائز اهمیت است باید از سوی مسئولان فرهنگی و هنری کشور پیگیری شود تا با فراهم کردن امکانات رفاهی برای درمان و معالجه اهالی هنر کمتر شاهد چنین اتفاقات ناراحت کنندهای باشیم.
فصل پاییز علیرغم اینکه برای اهالی هنر و هنردوستان فصل غم باری بود اما برای گیشههای سینما برعکس بود و فیلم های به خوبی فروش می رفت و فیلم های زیادی داشتیم که در باشگاه میلیاردی قرار گرفتند.
آشتی مردم و استقبال از سینما که از فصل تابستان آغاز شده بود در پاییز هم ادامه داشت و سینما 6 ماه از رونق خوبی برخوردار شد.
صحبتهای عباس کیارستمی، در خصوص دفاع مقدس و واکنش ابراهیم حاتمی کیا، نیز از وقایع مهم فصل گذشته بود که با اظهار کیارستمی، به اینکه این موضوع سوء تفاهم بوده پایان یافت.
در این فصل جشنواره فیلم مقاومت، فیلم کوتاه انجمن سینمای جوان و سینما حقیقت نیز برگزار گردید. این 3 جشنواره بینالمللی و میزبان فیلمسازان خارجی بودند.
نزاع دو جناح مختلف و موافق بر سر اکران، "عصبانی نیستم" ساخته رضا درمیشیان و قصهها به کارگردانی رخشان نبی اعتماد، به نفع گرده مخالفان به پایان رسید و اکران "عصبانی نیستم" از دستور اکران خارج شد.
اما فیلم "خانه پدری" کیانوش عیاری نیز مجوز اکران را در گروه سینمایی هنر و تجربه گرفت. فیلمی که به لحاظ محتوایی بسیار خشن برای مردم است که البته با در نظر گرفتن رده سنی این فیلم را به نمایش می گذارند.
فصل پاییز برای اهالی موسیقی نیز جریان ساز شد و زمانی خبر اقدام معین خواننده ایرانی ساکن آمریکا و حبیب محبیان که چندین سال است در ایران اقامت گزیده است برای اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بحث داغ آذر ماه بود که حسین نوش آبادی سخنگوی وزارت ارشاد در مصاحبه با خبرنگار باشگاه خبرنگاران، به شایعات و حرف و حدیثها پایان داد.
نوشآبادی در مصاحبه خود عنوان کرد: ما اجازه نمی دهیم افراد از امکانات و مردم ایران به نفع خود استفاده کنند، اگر این افراد قصد دارند در ایران به خواندگی بپردازند با شرایط سخت و ابراز پشیمانی و خدمت به نظام و مردم ایران پذیرفته می شوند.
در حوزه تئاتر نیز بحث وضعیت نامناسب تئاترشهر همچنان پابرجاست و در این یکی دو ماه اخیر نیز مسئولان در رصد بودند که این وضعیت را بهبود بخشند که با انتخاب یک نفر به عنوان مسئول بازسازی این وضعیت در حال پیگیری است اما متاسفانه برخی از اهالی تئاتر از روند بازسازی راضی نیستند چراکه معتقدند باید این اتفاق با نظر اهالی تئاتر صورت می گرفت.
اما اخبار تجسمی در کنار برگزاری دوسالانه و گالری های متفاوت به شایعات دیگری نیز ختم شد شایعاتی مبنی بر مهاجرت آیدین آغداشلو، و طی مصاحبه ای که با وی صورت گرفت این اتفاق هم تکذیب شد.
بعد از درگذشت دردناک مرتضی پاشایی خواننده و آهنگساز ایران، تعداد قابل توجهی از کاربران تلفن همراه تصمیم گرفتند، آهنگ های این هنرمند را به عنوان آهنگ پیشواز خود انتخاب کنند.
انتخاب آهنگ های مرتضی پاشایی به عنوان آهنگ پیشواز موجب سود بالای یکی از اپراتورهای تلفن همراه شد به طوری که مهدوی، یکی از کارشناسان مهندسی مخابرات، در صفحه اجتماعی خود در این رابطه نوشت: «این اپراتور در یک روز حدود 68 میلیون تومان افزایش درآمد بابت آوای انتظار داشته است.
این یعنی 226 هزار کاربر در یک روز تصمیم گرفتند آوای انتظارشان را به آهنگ مرتضی پاشایی تغییر دهند.»
عموی مرتضی پاشایی گفت: مراسم چهلم این خواننده پنجشنبه چهارم دی ماه ساعت 14 در بهشت زهرا و قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد. با توجه به سردی هوا، این مراسم کوتاه برگزار میشود.
یکی از اعضای خانواده مرحوم مرتضی پاشایی با اعلام این خبر که مراسم چهلم مرتضی پاشایی در بهشتزهرا برگزار میشود، گفت: با توجه به اینکه هوا سرد است سعی میشود این مراسم مرتضی پاشایی کوتاه برگزار گردد و پیش از یک ساعت به طول نیانجامد.
منصور پاشایی عموی مرتضی پاشایی در گفتگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: مراسم چهلم این خواننده پنجشنبه چهارم دی ماه ساعت 14 در بهشت زهرا و قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد. در این مراسم سخنرانی نداریم فقط قرائت قرآن و مداحی انجام میشود. البته مداح هنوز مشخص نشده است.
وی ضمن تکذیب جدی برخی شایعات مبنی بر اینکه نهادهای مسئول اجازه برگزاری مراسم چهلم این خواننده را در بهشتزهرا ندادهاند، گفت: عدهای میخواهند جو و موج ایجاد کرده و مراسم را سیاسی کنند، قطعاً به علت اینکه پیشبینی میشود علاقمندان مرتضی، از این مراسم استقبال کنند با نهادهای مسئول هماهنگ کردیم.
پاشایی در پایان خاطرنشان کرد: چون باید امنیت و نظم مراسم برقرار شود. ما با نهادهای مسئول هماهنگ کردیم تا این لحظه که من با شما صحبت میکنم هیچ مخالفتی از سوی هیچ نهادی صورت نگرفته است. ما امیدواریم این مراسم با رعایت شئون اسلامی و انقلابی و به دور از جنجالهای فرصتطلبان برگزار گردد تا باعث شادی روح آن مرحوم گردد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930930000304#sthash.1BFrIdzG.dpuf
در حالی که تنها چند روز تا مراسم چهلم مرتضی پاشایی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا باقی مانده سنگ قبر این هنرمند نصب شد. البته این سنگ قبر با تصویری که پیش از این منتشر شده بود تفاوت دارد.
تصویری که روی این سنگ حک شده تصویر معروفی از مرتضی پاشایی است که به عنوان کاور تک آهنگ «عصر پاییزی» هم دیده می شد. تصویری که حتی پوسترش روی دیوار اتاق پذیرایی منزل پدری مرتضی هم دیده می شود.
ساعت 11 صبح 29 آذرماه سنگ قبر اصلی «مرتضی پاشایی» در محل مزار او نصب گردید. این مراسم به صورت خصوصی و تنها با حضور افراد خانواده و تعدادی از دوستان و آشنایان او برگزار شد. مراسم چهلم این خواننده ظهر پنج شنبه در قطعه هنرمندان برگزار می شود.
.: Weblog Themes By Pichak :.